تــــالار بـــورس

آمــوزش سرمـــایه گذاری در بــورس اوراق بهــــادار

تــــالار بـــورس

آمــوزش سرمـــایه گذاری در بــورس اوراق بهــــادار

آموزش بـــورس از صفــــر به زبـان ســاده

قبل از پرداختن به مبحث آموزش بورس اجازه دهید به یک سوال پاسخ دهیم: بورس چیست؟

آیا بورس جایی است که در آن اجناسی با اسم‌های عجیب و غریب مثل کساوه و خمحور مبادله می‌شود؟ 

جایی است که پولتان را آنجا می‌گذارید و چند روز بعد دوبرابر آن را بر می‌دارید؟

 یا جایی است که در آن سرمایه آدم‌ها تبخیر می‌شود و از بین می‌رود؟

هیچ‌کدام این تعابیر، درک درستی از بورس نیستند.

ما در ایران سه نوع بورس داریم: بورس کالا، بورس اوراق بهادار و بورس انرژی. 

در این فایل قصد داریم در مورد بورس اوراق بهادار صحبت کنیم. 

معمولا هم وقتی می‌گویند بورس، منظورشان همین بورس اوراق بهادار است.

تصور کنید یک میلیارد تومان پول به دست شما رسیده و قرار است این پول سرمایه زندگی‌تان باشد. شاید به فکر تهیه یک مسکن کوچک بیفتید، یا بخواهید ماشین و وسایل خانه خود را عوض کنید. اما فکر عاقلانه‌تر این است که با پول خود، کسب‌وکاری راه بیندازید. کسب‌وکاری مثل یک مغازه کوچک یا یک کافه محلی.

یک فکر دیگر این است که با چند نفر از دوستان خود شریک شوید و کارگاهی بزرگ‌تر افتتاح کنید و به سودی بیشتر و باکیفیت‌تر برسید.

شاید هم بتوانید با هزاران نفر مثل خودتان شریک شوید و یک بانک بزرگ یا کارخانه تولید فولاد را بخرید. اگر این فکر به نظرتان هیجان انگیز می‌آید، فایل درستی را انتخاب کرده‌اید. 

چرا آموزش بورس

برای این که بورس را به بازارهای دیگر ترجیح دهیم، سه دلیل مهم داریم. اول آن که در بلندمدت (بالای ۷ سال)، در هیچ بازار دیگری به اندازه بورس نمی‌توانید سود کنید. دست‌کم در تمام ادوار گذشته این قاعده برقرار بوده است. 

دوم این که بالارفتن قیمت سهام، زندگی مردم عادی را به هم نمی‌زند و آن‌ها را بیچاره نمی‌کند. در حالی که اگر دلار دوبرابر شود، عده زیادی در معیشت خود دچار مشکل می‌شوند.

سومین دلیل، برای من از بقیه دلایل محکم‌تر است: اگر شما یک مجسمه طلا بخرید، قیمت طلا هر قدر که بالا برود، بعد از ده‌ها سال، هنوز یک مجسمه طلا دارید. اما اگر با همین پول چند گاو بخرید، گاو‌ها گوساله بیاورند، کم‌کم گاوداری باز کنید، کنار این گاوداری کارخانه لبنیات تاسیس کنید و کار خود را گسترش دهید، می‌توانیم روزی را تصور کنیم که در هر ماه، یک مجسمه طلا بخرید.

“ریشه ثروت در زمین و طلا و دلالی نیست. به تعبیر آدام اسمیت، ریشه ثروت در کار است.”

در واقع ریشه ثروت در زمین و طلا و دلالی نیست. به تعبیر آدام اسمیت، ریشه ثروت در کار است.

اگر یک قطعه زمین بخرید، هر قدر که گران شود، باز یک قطعه زمین دارید. اما اگر روی زمین گندم بکارید، گندم را آرد کنید و با آرد شیرینی درست کنید، می‌توانید زمین‌های بیشتری بخرید.

وقتی شما سهام یک شرکت را می‌خرید، دقیقا همین‌کار را می‌کنید. شرکت مالک زمین و تجهیزات تولید است. این دارایی‌ها با تورم گران می‌شوند، درست مثل این که طلا خریده باشید. با این تفاوت که در این زمین‌ها، دارند کار می‌کنند و از فروش محصولات سود می‌سازند. سودی که می‌تواند برای خرید سهام بیشتر هزینه شود.

برای آموزش بورس و سرمایه‌گذرای، بیایید با هم نگاهی بیندازیم به مهم‌ترین اصطلاحات بورسی